شاهزاده کوچولوی مامان وبابا

قربونت برم مامانی اینجا تازه دنیا اومده بودی بعد بابایی{بابای مامان پریسا}ازت عکس گرفته بود البته عکس زیاده اما من این عکستو خیلی دوست دارم            

پسر نازم اولین باری که فهمیدم تو  تو وجودمی خیلی خیلی خوشحال شدیم.البته با مرگه مامان جانی{مامان بابا مهدی}خیلی روحیمون خراب شد اما دوباره زندگیمون به روال عادی برگشت و از وجود تو خشنود بودیم. دوران بارداریو با سختیا و خوشیا به اتمام رسوندم و روز ١١/٧/١٣٩١ تو بدنیا اومدی. عزیزکه من تو تموم زندگی منو بابا مهدی هستی خیلی دوست داریم و ارزومون سلامتی و موفقیت تو  هستش پسر نازم طاهای پاکه من امیدوارم همیشه سلامت باشی  ...

سلام پسر عزیزم من تازه شروع کردم که برات وبلاگ درست کنم وخاطراتت را بنویسم در حاله حاضر تو ٥ ماه و ٧ روزه هستی من و بابا مهدی خیلی دوستت داریم پسرم علت تاخیر در شروع وبلاگت رو بزار رو حساب تنبلی مامان خیلی دلم میخواست از اولین روزی که تو رو حس کردم خاطره بنویسم شرمنده البته ماهیو هر وقت از اب بگیری تازست ...